گاهی با اینکه تلاش زیادی در بالا بردن دانش لغوی و درک مطلب خود داشته ایم همچنان در ترجمه برخی عبارت که می شنویم یا می خوانیم با مشکل مواجه می شویم. کلمات را می دانیم اما مطمئن هستیم که در آن موقعیت معنایی که انتظار داریم را ندارد. دانش لغوی هر چند قوی در کنار دانش اصطلاحات پر کاربرد، درک شما در از زبان بالاتر و فهم شما از فیلم بیشتر می کند. در نتیجه لذتی که در انتها تجربه می کنید بسیار فراتر خواهد بود. در زیر اصطلاحاتی کاربردی در اختیار شما قرار داده شده است. انتظار می رود که آنها در جمله بخوانید و برای خودتان موقعیتی مشابه با همان مفهوم را تصور کرده و به بیان همان اصطلاح در همان موقعیت بپردازید تا آن را در ذهن خود نهادینه کنید.
20 اصطلاح کاربردی در انگلیسی
1- Hit the books
این عبارت در لغت به معنی ضربه زدن به کتاب میباشد اما در واقعیت معنای دیگری دارد. در حقیقت، این یک عبارت رایج در بین دانشآموزان و دانشجویان است که به معنی درسخواندن زیاد است. این اصطلاح به طور خاص برای زمانی استفاده میشود که شما امتحان فاینال یا میانترم دارید و میبایست حجم زیادی از درسهای خود را مطالعه کنید.
عبارت Hit the books همان اصطلاح رایجی است که شما در بسیاری از موارد به کسی اطلاق میکنید که زیاد درس میخواند.
Sorry but I can’t watch the game with you tonight, I have to hit the books. I have a huge exam next week!
2- Hit the sack
معنای تحت اللفظی این اصطلاح نیز دقیقاً مثل اصطلاح اول به معنی ضربهزدن به کیسه یا گونی است. اما در واقع، این اصطلاح به معنای رفتن به رختخواب است. به این ترتیب، شما با استفاده از این اصطلاح، به دوستان یا خانواده خود میگویید که واقعاً خستهاید و احتیاج به خواب دارید. جالب است بدانید شما میتوانید به جای این عبارت، از معادل آن یعنی hit the hay نیز استفاده کنید.
“It’s time for me to hit the sack, I’m so tired.”
3- Twist some one's arm
این اصطلاح در لفظ به معنای پیچاندن بازوی فردی دیگر است. اما در واقع به معنی متقاعد کردن دیگری به کاری است که تمایلی به انجام آن ندارد. اگر شما مصداق این اصطلاح باشید، بدان معنی است که در قانع کردن بسیار حرفهای هستید، بطوریکه در نهایت افراد کاری را انجام میدهند که شما میخواهید.
“Jake, you should really come to the party tonight!”
“You know I can’t, I have to hit the books (study).”
“C’mon, you have to come! It’s going to be so much fun and there are going to be lots of friends there. Please come?”
“Oh all right, you’ve twisted my arm, I’ll come!”
4- Stab someone in the back
این اصطلاح به طور تحت اللفظی به معنای قرار دادن چاقو زدن در پشت کسی است. اما عبارت Stab someone in the back در اصطلاح به معنای آسیب رساندن به نزدیکان از طریق خیانت یا شکستن اعتماد آنهاست. به عبارتی، آن گونه که در زبان فارسی مرسوم است معادل "از پشت خنجر زدن" می باشد. بنابراین، به فردی که این کار را انجام میدهد، back stabber گفته میشود.
“Did you hear that Sarah stabbed Kate in the back last week?”
“No! I thought they were best friends, what did she do?”
“She told their boss that Kate wasn’t interested in a promotion at work and Sarah got it instead.”
“Wow, that’s the ultimate betrayal! No wonder they’re not friends anymore.”
5- Lose your touch
این عبارت در ترجمه تحت الفظی به فردی اشاره دارد که دیگر توانایی لمس با انگشتان یا دستان خود را ندارد. اما در واقع این اصطلاح بدین معنی است که در برخورد با افراد یا موقعیتها، توانایی یا استعدادی را که قبلاً داشتهاید، از دست دادهاید.
“I don’t understand why none of the girls here want to speak to me.”
“It looks like you’ve lost your touch with the ladies.”
“Oh no, they used to love me, what happened?”
6- Sit tight
این اصطلاح مثال خوبی برای این است که بگوییم چرا نمیتوانید اصطلاحات انگلیسی را کلمه به کلمه ترجمه کنید. اصطلاح Sit tight در لغت به معنی نشستن در حالتی فشرده و ناراحت است. اما همان طور که میبینید، معنای آن واقعاً عجیب به نظر میرسد. در واقع، هنگامیکه کسی به شما میگوید to Sit tight، میخواهد شما صبر کنید و بدون هیچ گونه اقدامی منتظر بمانید تا به شما اطلاع دهند.
“Mrs. Carter, do you have any idea when the exam results are going to come out?”
“Who knows Johnny, sometimes they come out quickly but it could take some time. You’re just going to have to sit tight and wait.”
7- Pitch in
اگر بخواهیم معنای تحت اللفظی این عبارت را بیان کنیم، باید بگوییم که در واقع این عبارت معنایی ندارد. اما به طور اصطلاحی، این عبارت به معنای کمک کردن به فردی دیگر یا پیوستن به آن است. بنابراین، اگر پدر شما به همه اعضای خانواده میگوید :
pitch in this weekend and help clear the backyard.
به این معنا است که او از همه می خواهد تا برای پاکسازی حیاط تلاش کنند تا کارها سریعتر انجام شود.
“What are you going to buy Sally for her birthday?”
“I don’t know. I don’t have much money.”
“Maybe we can all pitch in and buy her something great.”
گفتگوی فوق حاکی از آن است که هر یک از دوستان سالی قصد دارند تا کمی پول روی هم گذاشته و برای او هدیهای بهتر و بزرگتر بخرند.
8- Go cold turkey
این اصطلاح یکی از عباراتی است که خیلی عجیب و البته کمی خندهدار به نظر میرسد. چراکه قاعدتاً شما نمیتوانید به پرندهای تبدیل شوید که همه ما در جشنها و مهمانیها آن را سر میز غذا میبینیم. واقعیت این است که این اصطلاح به معنی ترک ناگهانی یا توقف رفتاری اعتیادآور و خطرناک مثل مانند استعمال سیگار یا نوشیدن الکل میباشد.
جالب است بدانید، این اصطلاح به اوایل قرن بیستم برمیگردد و بیانگر فردی است که به طور ناگهانی چیزی اعتیاد آور از جمله مواد مخدر یا الکل را ترک کرده و از عوارض جانبی آن رنج می برد. همین امر باعث می شود مانند یک بوقلمون سرد و پختهنشده، رنگ پریده به نظر برسد.
“He had been trying to quit smoking since a year but couldn't, so he decided to go cold turkey. When drug addicts go cold turkey they experience a period of extreme suffering. He went cold turkey on his drinking habit two years ago and hasn't had a drink since. ”
9- Ring a bell
اگر بخواهیم به معنای لغوی این عبارت توجه کنیم، باید بگوییم این عبارت به معنای زنگ زدن است. به عنوان مثال شما می توانید زنگ موسسه را زنگ بزنید تا به زبان آموزان بگویید وقت آن است که به کلاس بروید یا زنگ درب خانهای را بزنید. اما این اصطلاح به این معنی است که شخصی چیزی را ذکر کرده است که برای شما آشنا به نظر می رسد و یا قبلاً آن را شنیدهاید. به عبارت دیگر، وقتی شخصی چیزی را بیان کند که شما در گذشته شنیده اید ، زنگ ها شروع به زنگ زدن می کنند و به یاد خواهید آورد که چگونه یا چرا آن نام یا مکان به نظرتان آشنا میآید.
“You’ve met my friend Amy Adams, right?”
“Hmmm, I’m not sure, but that name rings a bell. Was she the one who went to Paris last year?”
10- Blow off steam
همان طور که مشخص است در واقعیت هیچ کس نمیتواند بخار خود را تخلیه کند و این امر فقط در مورد تجهیزات الکترونیکی مثل کتری برقی امکانپذیر است. با این تفاسیر، اصطلاح Blow off steam برای فرد چه معنی میتواند داشته باشد؟!
اگر عصبانی هستید و یا استرس دارید و میخواهید از شر آنها خلاص شوید تا به احساس خوبی برسید، برای تخلیه این فشار عصبی می توانید با انجام کارهایی مثل ورزش کردن به احساس بهتری برسید.
“Why is Nick so angry and where did he go?”
“He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off steam.”
11- Face a music
معنای لغوی این عبارت، روبرو شدن با موسیقی است. یا به این معنی که بدن خود را به سمت موسیقی بچرخانید و روبهروی آن قرار گیرید. اما در واقع، این اصطلاح به معنی "مواجه شدن با واقعیت" و پذیرفتن همه عواقب آن ، خوب یا بد (اما بیشتر بد) است. به عنوان مثال، شما ممکن است به کسی دروغ گفته باشید و اکنون حقیقت روشن شده باشد. به این ترتیب، شما میبایست با واقعیت روبه رو شده و عواقب کارتان را بپذیرید.
“I can’t understand why I failed math.”
“You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the music and take the class again next semester if you really want to graduate when you do.”
12- Cut to the chase
وقتی شخصی به شما میگوید Cut to the chase به این معنی است که شما صحبت شما طولانی شده و هنوز به نکته اصلی نرسیدهاید. به عبارتی منظور طرف مقابل شما این است که عجله کنید و بدون ذکر تمام جزئیات، زودتر به اصل مطلب برسید. اما حواستان باشد که چگونه از این اصطلاح استفاده می کنید ، چراکه گفتن این اصطلاح به شخصی مانند استاد دانشگاه یا رئیس، به دور از ادب و احترام است.
به عنوان مثال، اگر در حال صحبت با گروهی از افراد مثل کارمندان خود هستید و میگویید I’m going to cut to the chase ، به این معنی است که موارد متعددی وجود دارد که بیان کنیم اما با توجه به زمان کمی که در اختیار داریم، تنها به بیان موارد مهم میپردازیم.
“Hi guys, as we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase. We’ve been having some major problems in the office lately.”
13- Up in the air
هنگامی که ما به معنای لغوی عبارت فوق فکر میکنیم ، این تصور ایجاد میشود که چیزی مثل یک هواپیما یا بالون در آسمان شناور یا در حال پرواز است. اما اگر کسی به شما بگوید " things are up in the air!" ، به این معنی است که این موارد نامشخص یا نامطمئن هستند و برنامه های قطعی هنوز مشخص نشدهاند. به عبارتی همه چیز روی هوا است!
“Jen, have you set a date for the wedding yet?”
“Not exactly, things are up in the air and we’re not sure if our families can make it on the day we wanted. Hopefully we’ll know soon and we’ll let you know as soon as possible.”
14- On the ball
اگر این عبارت را به صورت تحت اللفظی در نظر بگیریم ، به این معنی است که احتمالاً شما روی یک توپ ایستاده و یا نشستهاید ، اما چه کسی این کار را میکند؟ در حقیقت این اصطلاح بدان معنی است که خیلی سریع می توانید موضوعات خاص را درک کنید، سریع آماده شوید و یا به سرعت (و به درستی) به یک موقعیت، واکنش نشان دهید.
به عنوان مثال ، اگر شما در حال برنامه ریزی برای عروسی خود برای یک سال دیگر هستید و تقریباً کارهایتان روبه اتمام است، قطعاً شما فردی آماده و کاردان هستید، چراکه افراد زیادی هنوز آماده نیستند!
“Wow, you’ve already finished your assignments? They aren’t due until next week, you’re really on the ball. I wish I could be more organized.”
15- Get over something
گر به صورت تحت اللفظی به این عبارت فکر کنید، احتمالاً معنایی معادل عبور کردن مانند عبور از فنس، به ذهن آید. اما آن چیزی که منظور و نظر ماست، این نیست.
تصور کنید که در وضعیتی دشواری مثل درگیری با دوست و یا شکست عشقی قرار دارید. به مرور زمان و با گذشت مدتی از آن اتفاق، دیگر به آن فرد نخواهیدکرد و این بدان معنی است که شما با این قضیه کنار آمدهاید و با فراموش کردن یا نادیده گرفتن آن، بهبود پیدا کردید. به این ترتیب، دیگر نگران نخواهیدبود و افکار منفی شما را آزار نمیدهد. همچنین، get over an illness به این معنی است که شما به طور کامل بهبود یافتهاید.
“How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet?”
“I think so. She’s already talking about getting a new one.”
16- Look like a million dollars/bucks
به نظر شما این عالی نیست که مانند یک میلیون دلار به نظر برسیم؟ احتمالاً فکر میکنید منظور عبارت ثروتمند شدن است، اما این طور نیست! اگر کسی به شما بگوید که شبیه یک میلیون دلار هستید ، بهتر است آن را به عنوان یک تعریف فوقالعاده درنظر بگیرید زیرا این اصطلاح بدان معنی است که شما واقعاً شگفتانگیز و جذاب به نظر میرسید.
جالب است بدانید این اصطلاح بیشتر در مورد خانمها استفاده میشود. البته توجه داشتهباشید اگر دوستان شما هر روز زیبا هستند این اصطلاح برای این موقعیت کاربردی نخواهدبود. در واقع اصطلاح Look like a million dollars/bucks زمانی استفاده میشود که فرد برای مناسبتی خاص مانند جشن عروسی خود را آماده کردهاست.
“Wow, Mary, you look like a million dollars/bucks this evening. I love your dress!”
17- Born with a silver spoon in one's mouth.
این اصطلاح اشاره به فردی دارد که خانوادهای ثروتمند و موفق دارد.
“John was born with a silver spoon in his mouth. His parents bought him everything he wanted and sent him to the best private schools.”
18- To go from rags to riches
اصطلاح فوق اشاره به فردی دارد که از فقر و بی پولی به ثروت و درآمد بالایی رسیدهباشد.
“Actor Jim Carrey went from rags to riches. At one time, he was living in a van, but he continued to work hard and eventually became one of the highest-paid comedians in the world.”
19- To have sticky fingers
این اصطلاح اشاره به فردی دارد که دزدی میکند.
“The manager fired the cashier because he had sticky fingers. He stole more than $200 in a month.”
20- Pay an arm and leg for something
این عبارت هنگامیکه استفاده می شود که شما برای کالایی، پول زیادی پرداخت میکنید. در همین راستا، میتوانید از عبارت “costs an arm and a leg.” نیز استفاده کنید. در واقع، مفهوم این اصطلاح این است که برای کالایی پول خون پرداخت کنید.
“The price of chocolate has doubled. I nearly paid an arm and a leg for a small candy bar.”
“Chocolate costs an arm and a leg now.”
-------------------------------
تاریخ انتشار: 1401/12/18