بلایای طبیعی در انگلیسی (natural disasters)

(natural disaster)

معنی (meaning)

Tsunami

سونامی

Whirlwind

گردباد

Snowstorm

کولاک برف

Sandstorm

طوفان شن، ماسه باد

Windstorm

طوفان

Ice storm

کولاک، طوفان همراه با تگرگ

Rainstorm

باد و باران شدید

Storm

طوفان (توفان)

Cloud

ابر، توده ابر

Hail

طوفان تگرگ

Volcano eruption

فوران آتشفشان

Tornado

تندباد، طوفان، طغیان

Typhoon

گردباد

Avalanche

بهمن

Earthquake

زلزله، زمین لرزه

Blizzard

کولاک، باد تند و سرد همراه با دانه‌های ریز برف

Drought

خشکسالی، خشکی

Famine

قحطی

Forest fire

آتش‌سوزی در جنگل

Flood

سیل

Fire

آتش

Lava

مواد مذاب آتشفشانی

            کلمات و افعال پرکابرد در صحبت در مورد بلایاس طبیعی

Blackout

قطعی و خاموشی برق

Richter scale

ریشتر (واحد اندازه‌گیری میزان زمین‌لرزه)

High pressure

پُر فشار

Low pressure

کم فشار

Volt

وُلت (واحد نیروی برق)

Casualty

 زخمی، مصدوم

Shelter

سرپناه، مکان امن

Erosion

فرسایش

seismic

مرتعش، لرزان

Beaufort scale

سیستم اعداد برای مشخص‌کردن شدت باد

Wind scale

اندازه شدت باد

Fatal

کشنده، محلک، وخیم

Fatality

تلفات، مرگ و میر

Death

مرگ، آمار کشته‌شدگان

Lost

آمار گمشدگان

Destroy

نابود‌کردن، از بین‌ بردن

Destruction

نابودی، کامل از بین رفتن

Tension

زور، فشار، تنش

Uproot

از ریشه کندن، ریشه‌کن شدن

Damage

خسارت و خرابی

Rescue

نجات‌یافتگان، نجات دادن

Arson

احتراق، آتش‌سوزی عمدی

 

مثال هایی در همین زمینه :

Tornado

  • The town was hit by a tornado last night.

شب قبل در شهر گردباد آمد.

Flood

  • The flood last year was a terrible catastrophe in which many people died.

سیلی که سال پیش آمد، فاجعه وحشتناکی بود که درآن تعداد زیادی از مردم مردند.

Wildfire

  • In Northern California, a wildfire has spread a haze of smoke over 200 miles.

در کالیفرنیای شمالی، آتش سریع و تند، مه غلیظی از دود را تا شعاع 200 مایلی پخش کرده‌است.

Earthquake

  • Many buildings fell down during the earthquake.

تعداد زیادی از ساختمان‌ها در زلزله ویران شدند.

Drought

  • The drought has made farmers anxious about the harvest.

خشکسالی کشاورزان را در مورد درو و برداشت محصولات نگران کرده‌است.

Tsunami

  • No one knows the height of the tsunami caused by this eruption.

هیچ‌کس ارتفاع و بلندی سونامی ایجادشده توسط انفجار را نمی‌داند.

Landslide

  • After the landslide, volunteers worked in relays to rescue people buried under the rubble.

پس از ریزش کوه، داوطلبان گروه گروه برای نجات افرادی که زیر پاره سنگ‌ها مانده بودند، تلاش کردند.

Typhoon

  • His home was destroyed in a typhoon.

خانه‌اش در طوفان ویران شد.

Volcano eruption

  • The volcano erupted in 1980, devastating a large area of Washington state.

آتشقشانی که در سال 1980 فوران کرد، بخش وسیعی از ایالت واشینگتن را ویران کرد.

Ice storm

  • The next day, an ice storm left 400,000 Detroit residents without electricity.

روز بعد، یک طوفان تگرگ، 400 هزار نفر از ساکنان ایالت دترویت را بدون برق برجا گذاشت.

Sandstorm

  • His plane made a crash-landing during a sandstorm yesterday.

هواپیمااش در طول طوفان شن دیروز، سقوط کرد.

Hurricane

  • The hurricane is moving to the west at about 18 miles per hour.

تندباد با سرعت 18 مایل بر ساعت در حال حرکت به سمت غرب است.

Avalanche

  • They were killed by an avalanche in the Swiss Alps.

آن‌ها بر اثر بهمن در کوه‌های آلپ سوییس کشته ‌شدند.

Lightning

  • The old tree behind our house was riven by lightning last night.

درخت قدیمی در پشت خانه‌مان بر اثر صاعقه شب قبل، از وسط شکافته شد.

Dust storm

  • Pigeons fly through a dust storm in Kuwait City.

کبوتران در شهر کویت، در میان طوفان شن پرواز می‌کنند.

Cyclone

  • The cyclone has resulted in many thousands of deaths.

طوفان موسمی باعث کشته شدن هزاران نفر شد.

Hailstorm

  • The fruit trees were beaten down by the heavy hailstorm.

درختان میوه بر اثر طوفان تگرگ سنگین، خم شدند (از جا در آمدند.)

Blizzard

  • Eleanor arrived in the midst of a blizzard.

النور در میان کولاک از راه رسید.

Waterspout

  • I noticed a waterspout on the horizon and watched it until it moved out of sight.

من متوجه‌ی یک گردباد دریایی در افق شدم  و آن را تا زمانی که از دید خارج شد تماشا کردم.


تاریخ انتشار: 1402/04/23


شکیبا باشید...