Hello darkness, my old friend

سلام تاریکی! دوست قدیمی من

I’ve come to talk with you again

آمده‌ام تا دوباره با تو حرف بزنم

Because a vision softly creeping ------ Left its seeds while I was sleeping

(گویی) وقتی که خواب بودم، نوعی الهام (تصوری از نوع بصیرت و آگاهی) به آرامی بذر هاشو در کاشت...

And the vision that was planted in my brain ------ Still remains

و اون الهامی که در مغزم کاشته شد ---- هنوزم باقیست.
(اشاره به اینکه هنوزم همشو با جزئیات احساس میکنم و یادمه)

Within the sound of silence

  (اما) درون صدای سکوت
(پارادوکس - برای نشان دادن اینکه چقدر یادشه و چقدر دلش میخوان اون رو فریاد بزنه -اما باد فعلا در خودش نگه داره)

In restless dreams, I walked alone

در رویاهای بی‌قرارم، تنها قدم زدم

Narrow streets of cobblestone

در خیابان‌هایی باریک از سنگفرش

‘Neath the halo of a street lamp

زیر هاله‌ی از نور چراغ خیابان

I turned my collar to the cold and damp

از سرما و رطوبت، یقه‌ام را بالا کشیدم

Note: If someone finds themselves in cold and damp conditions, turning up their collar is a common instinct to help keep warm. Here are some additional steps they can take to stay comfortable.

ترجمه:
اگر در شرایط سرد و مرطوب باشه، بالا بردن یقه اش یک غریزه رایج برای کمک به گرم نگه داشتن بدنش است.

When my eyes were stabbed by the flash of a neon light

هنگامی که چشمانم اذیت شد، از نوری نئون

That split the night

که شب را دو نیمه می‌کند

And touched the sound of silence

و صدای سکوت را لمس کردم

And in the naked light, I saw

و دیدم، در آن نور عریان

Ten thousand people, maybe more

ده هزار نفر، شاید بیشتر

People talking without speaking

مردم حرف می‌زدند بدون اینکه صحبت کنند

People hearing without listening

مردم می‌شنیدند بدون اینکه گوش دهند

People writing songs that voices never shared

مردم آهنگ‌هایی (نواهایی که درونشان نجوا میکرد) می‌نوشتند  که هیچ صدایی آنها را به اشتراک نمی گذارد

The deep meaning of the sentence:

The line "People writing songs that voices never shared" carries a profound meaning about unexpressed or unacknowledged ideas, emotions, or truths. It highlights the disconnect between creation and communication—people may have deep, meaningful thoughts or messages (symbolized by "songs") but lack the opportunity, courage, or platform to share them with the world. This could point to societal suppression, personal fear, or indifference from others, resulting in a silent existence of these "songs."

In essence, it reflects the tragedy of human potential being stifled, unheard, or ignored—a commentary on isolation and the failure to connect meaningfully in a noisy yet unresponsive world.

 

توضیح مضمون جمله: 

نکته: به طور کلی می توان این جمله را نماینده ای از مفهوم کلی این آهنگ دانست، که به دردی ریشه ای که در برخی جوامع وجود دارد، به احساس عمیق تنهایی و حرف های نزده و احساسات سرکوب شده اشاره دارد.

جمله "People writing songs that voices never shared" معنای عمیقی در مورد ایده ها، احساسات، یا حقایق بیان نشده یا درک نشده دارد. این قطع ارتباط بین خلقت و همدلی را برجسته می‌کند - افراد ممکن است افکار یا پیام‌های عمیق و معنی‌داری داشته باشند (که "ترانه‌ها" نمادی از است) اما فرصت، شجاعت یا بستری برای به اشتراک گذاشتن آنها با جهان ندارند. این می‌تواند به سرکوب اجتماعی، ترس شخصی یا بی‌تفاوتی از سوی دیگران اشاره کند که منجر به وجود سکوتی معنا دار در این «ترانه‌ها» می‌شود.

در اصل، این تراژدی خفه شدن، شنیده نشدن یا نادیده گرفته شدن پتانسیل انسانی را منعکس می کند - تفسیری در مورد انزوا و عدم برقراری ارتباط معنادار در دنیای پر سر و صدا و در عین حال بی پاسخ.

 

 

And no one dared

و هیچکس جرأت نداشت

Disturb the sound of silence

صدای سکوت را بر هم زند

“Fools” said I, “You do not know

گفتم: “احمق‌ها! نمی‌دانید

Silence like a cancer grows

سکوت همانند سرطان رشد می‌کند

Hear my words that I might teach you

سخنانم را بشنوید! تا به شما بیاموزم

Take my arms that I might reach you”

دستم را بگیرید! تا به شما برسم.”

But my words, like silent raindrops fell

اما حرف‌هایم، مانند قطرات بی‌صدای باران به زمین افتادند

And echoed in the wells of silence

و در چاه‌های سکوت طنین انداز شدند

And the people bowed and prayed

و مردم تعظیم کردند و دعا کردند

To the neon god they made

به درگاه خدای نئونی که خودشان ساختند

And the sign flashed out its warning

و نشانه، با نور خود هشدار داد

In the words that it was forming

با کلماتی که خودش شکل می‌داد

Then the sign said, “The words of the prophets are written on the subway walls

نشانه گفت: “سخنان پیامبران بر دیوار زیرگذرها

In tenement halls”

و سالن خانه‌ها نوشته شده‌اند.”

And whispered in the sound of silence

و با صدای سکوت، زمزمه شد


Disturbed is an American heavy metal band that was formed in 1994. The band has released seven studio albums and has sold over 10 million records worldwide. Some of their most popular songs include "Down with the Sickness," "Stricken," and "The Sound of Silence."

Disturbed یک گروه هوی متال آمریکایی است که در سال 1994 تشکیل شد. این گروه هفت آلبوم استودیویی منتشر کرده و بیش از 10 میلیون آلبوم در سراسر جهان فروخته است. برخی از محبوب‌ترین آهنگ‌های آن‌ها عبارتند از: «مرگ با بیماری»، «استریک» و «صدای سکوت».